عموم مفسرين، اين سوره را مربوط به زمان فتح مكه در سال هشتم هجرى مىدانند كه گروهى از مردم به خاطر حقانيّت اسلام، ايمان آوردند و بعضى از ترس به اسلام تظاهر كردند، نظير ابوسفيان كه امام على عليه السلام درباره آنان فرمود: «ما اسلموا ولكن استسلموا و اسرّ
الكفر»<1109> آنان در ظاهر مسلمان شدند ولى در دل كافر ماندند. در قرآن براى ايمان دو نوع دخول آمده است: يكى دخول مردم در دين كه در اين سوره مىفرمايد: <<يدخلون فى دين اللّه>> و ديگرى دخول ايمان در دل مردم كه در سوره حجرات مىفرمايد: <<و لمّا يدخل الا
ن فى قلوبكم>><1110> هنوز دين داخل قلبهاى شما نشده است.
در حديث مىخوانيم: هنگامى كه حضرت مهدىعليه السلام ظهور كنند، مردم دنيا فوج فوج به او ايمان مىآورند.<1111>
قرآن به تسبيح خداوند، بيش از تكبير و تحميد سفارش كرده است. واژه تسبيح در قرآن بيش از واژههاى تكبير و تحميد آمده است.
در حديث مىخوانيم: هنگام فتح مكه، پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله ابتدا وارد مسجد الحرام شد و نماز گزارد.<1112>
نصرت خداوند، منوط به يارى مردم از دين اوست. <<ان تنصروا اللّه ينصركم>><1113>
كلمه «توّاب» يازده بار در قرآن آمده است كه نه بار همراه با واژه رحمت <<توّاباً رحيماً>>، يكبار همراه با حكمت<1114> و يك بار به طور مطلق در اين سوره آمده است.
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله بعد از فتح مكه، عفو عمومى اعلام كردند و همه را بخشيدند و مكه بدون خونريزى فتح شد. حتى هنگامى كه حضرت ديد سعد بن عبادة شعار انتقام مىدهد و مىگويد «اليوم يوم الملحمة» يعنى امروز تلافى مىكنيم، حضرت پرچم را از او گرفت و
دست حضرت على عليه السلام داد و فرمود: شعار را عوض كنيد و بگوييد: «اليوم يوم المرحمة» امروز روز رحمت است نه انتقام.
فتح و نصرت واقعى از جانب خداست، پس به ابزار و تجهيزات و نيروى انسانى تكيه نكنيد كه ممكن است همه امكانات باشد ولى باز هم شكست بخوريد. <<و ما النّصر الاّ من عند اللّه>><1115>
در فتح مكه، اميد بتپرستان به يأس و مركز شرك به پايگاه توحيد تبديل شد. موانعى كه بر سر راه مؤمنان بود، برچيده شد، اسلام تثبيت گشت و براى صدور به كشورهاى ديگر آماده شد.
فرمان استغفار يا براى نورانيّت بيشتر قلب است يا براى زدودن غرور پيروزى يا براى گناهان اُمّت و يا به خاطر معرفت بالاى حضرت نسبت به خداوند است.
نگاهى گذرا به فتح مكّه
بعد از صلح حديبيه، چون مشركان پيمانشكنى كردند، پيامبر نيرويى فراهم و مكه را بدون خونريزى فتح كرد. مسلمانان در چند كيلومترى مكه اردو زدند و ابوسفيان كه شبانه براى سركشى از مكه خارج شده بود با عباس عموى پيغمبر ملاقاتى داشت. عباس گفت: پيامبر با ده هزار
رباز به سراغ شما آمده است. ابوسفيان ترسيد و به عباس پناهنده شد و پيامبر امان دادن عباس را پذيرفت. پيامبر فرمود: هر كس به مسجد الحرام پناه ببرد يا به خانه ابوسفيان برود يا در خانه خود بماند، در امان است.
پيامبر به عباس فرمود: ابوسفيان را در تنگهاى كه گذرگاه مكه هست ببر تا لشگريان الهى كه از آنجا مىگذرند، او ببيند. ابوسفيان با ديدن اين مانور وحشت كرد و به عباس گفت: سلطنت فرزند برادرت بسيار عظيم شده است، عباس گفت: سلطنت نيست بلكه نبوت است. سپس عباس ب
او گفت: به سراغ مردم مكه برو و آنها را از مقابله با لشگر اسلام بازدار.
ابوسفيان وارد مسجدالحرام شد و به مردم گفت: محمّد با جمعيّتى وارد مكه مىشود كه توان مقابله با او را نداريد، پس به مسجد الحرام يا خانه من يا خانه خود پناهنده شويد و اسلام بياوريد تا سالم بمانيد.
به هر حال پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله وارد مكه شد و به ياد روزى كه از مكه مخفيانه خارج شد و به شكرانه اينپيروزى سجده كرد. سپس پيامبر با تلاوت سوره فتح وارد مسجد الحرام شد و مسلمانان همراه آن حضرت تكبير مىگفتند. حضرت نزديك كعبه آمد و بتها را مى
ست و مىفرمود: <<جاء الحق و زهق الباطل انّ الباطل كان زهوقا>><1116> از آنجا كه دست حضرت به بتهاى بزرگ بالاى كعبه نمىرسيد، به حضرت علىعليه السلام دستور داد تا پا بر دوش پيامبر نهد و بتها را سرنگون كند. سپس حلقه كعبه را گرفت و از مردم مكه پرسيد:
امروز چه انتظارى از من داريد؟ گفتند: بخشش. اشك در چشم حضرت جمع شد و مردم گريه كردند. حضرت سخن يوسف را كه به برادرانش فرمود: <<لاتثريب عليكم اليوم>><1117> امروز هيچ سرزنشى بر شما نيست، به زبان آورد و فرمود: همه آزاديد. آنگاه جملات «لااله الاّ اللّه
وحده انجز وعده نصر عبده...» را خواند و فرمود: هيچ كس از خونهاى ريخته شده و اموال غارت شده گذشته سخنى نگويد و تمام پروندههاى گذشته مختومه و همه مشمول عفو عمومى شديد، پس وارد زندگى نوين شويد.
1- پيروزى در سايه نصرت الهى است. <<اذا جاء نصر اللّه و الفتح>>
2- نابودى سران كفر و شرك، زمينه براى ورود مردم به توحيد و يكتاپرستى است. <<اذا جاء نصر اللّه... النّاس يدخلون فى دين اللّه>>
3- مسلمانان وظيفه دارند در حدّ توان و امكان خود تلاش كنند تا زمينه ورود ديگران به اسلام فراهم شود. <<اذا جاء نصر اللّه... النّاس يدخلون فى دين اللّه>>
4- اگر موانع برطرف شود، مردم گروه گروه ايمان مىآورند. <<يدخلون فى دين اللّه افواجا>>
5 - تا قبل از فتح مكه مردم يكى يكى مسلمان مىشدند، ولى بعد از فتح مكه، گروه گروه. <<يدخلون فى دين اللّه افواجاً>>
6- فتح و پيروزى شما را مغرور نسازد كه هرچه هست از خداست. <<اذا جاء نصر اللّه... فسبّح بحمد ربّك>>
7- تنزيه خداوند از عيب و نقص و ظلم، بايد همراه با سپاس از نعمتها و ستايش او باشد. <<فسبّح بحمد ربّك>>
8 - سپاس و ستايش و تسبيح خداوند، مقدمه استغفار و آمرزشطلبى است. <<فسبح بحمد واستغفره>>
9- صالحان كه به قدرت مىرسند به جاى غرور و غفلت، جان و روح خود را با ياد خدا معطر مىكنند. <<اذا جاء نصر اللّه... فسبّح بحمد ربّك>>
10- خداوند منزّه است از اينكه ياران دينش را تنها بگذارد. <<اذا جاء نصر اللّه... فسبّح>>
11- هر كس، حتى پيامبر، هر قدر هم تسبيح و تحميد كند، در پايان آن استغفار كند. <<واستغفره>>
12- توبه پذيرى سنت خداوند است. <<انّه كان توّاباً>>
«والحمدللّه ربّ العالمين»
نظرات شما عزیزان:
حسین نژاد 
ساعت13:21---17 آذر 1391
سلام،گفته بودین 4تا سوره هستش که برای خوندن در نماز هایمان باید دو به دو بخونیم چون به هم متصل هستن ؛اون چهار سوره عبارتند از :سوره قریش و سوره الماعون
و دوتای دیگه: سوره الشرح و سوره التین